مکر دیگر ان وزیر از خود ببست

وعظ را بگذاشت و در خلوت نسشت

 

وزیر در ادامه نقشه های خویش حضور در جلوت را رها نمود و خلوت را اختیار نمود

مسایل السلوک

خلوت نشینی یکی از اصول اولیه عرفان. هست این حالت انقطاع از جمع و مبارزه با نفس و تزکیه دارای ادابی است که مهم ترین ان میبایست این عمل تحت نظر و هدایت ولی خدا صورت گیرد

سنت خلوت از روش های عالی انبیا و اولیا است

در قران خداوند به موسی بن عمران امر بدان نموده است

پیامبر ما موضوع چله نشینی ایشان در غار حرا معروف و مشهور هست

ایشان فرمودند اگر کسی چهل روز خالص وقت خویش را وقف خدا نماید خداونددریچه های حکمت را به قلبش باز می نماید

خلوت مهمترین ادابش رعایت خوراک کم و سخن اندک و دایم الذکر بودن است

در شهر ما سنگان از بزرگان شنیدم که خیلی از گذشتگان تا همین چند سال پیش به این سنت پایبند بودند

چندی پیش بازدیدی از مسجد زوزن داشتم خیلی زیبا در کنار محراب حجره کوچکی وجود داشت و به ان چله خانه میگفتند

مسجد گنبد سنگان در سمت چپ اطاقی کوچک بنام چله خانه داراست و اکثر مساجد قدیم دارای این خانه ها و اغلب در جنب محراب وجوددارد

حضرت مولانا الیاس (ره)

به تبعییت این سنت برای افراد دعوت و تبلیغ تشکیل چهل روز را امر فرمودند

 

--------------------------------------

در مریدان در فکند از شوق سوز

 بود در خلوت چهل پنجاه روز

 

وزیر در میان مریدان خویش وجد و حال و سوزی ایجاد کرد و بمدت چهل پنجاه روز از ارادتمندان فاصله گرفت

مسایل السلوک

غالبا در ارادتمندان تقلیدی ارادتی بوجود می اید که فاقد عقلانیت است و بیشتر مبتنی بر احساس و تعصب میباشد

 

------------------------------------

خلق دیوانه شدند از شوق او

 از فراق حال و قال و ذوق او

 

مریدان از فراق وزیر مجنون گشتند و دلتنگ شدند برای حالات و گفته ها و وجد استادشان

 

مسایل السلوک

حال یکی از موارد اکتسابی است و در عالم معنا اتفاق می افتد اما مقام نیست و بسیار متفاوت است فرار است و انی

دارای قوام نیست مانند رعد و برق سریع الزوال است و بیشتر به موقعیت ها و مجالست ها بسته است

 

----------------------------------

لابه و زاری همی کردند و او

 از ریاضت گشته در خلوت دوتو

 

مریدان از فراق ناله و فریاد میکردند در حالی که وزیر از شدت ریاضت خلوت کمرش تا شده بود

مسایل السلوک

گاها افرادی شیاد برای نیل به هدف مانند وزیر حکایت فوق عجیب متحمل مصایب و سختی ها میشوند

همیشه در تاریخ مدعیان نبوت و ولایت دروغین وجود داشته لذا میبایست مرید زرنگ و عاقل باشد و هدف و نیت و افعال او را مد نظر داشته باشد

 

-------------------------------

گفته ایشان نیست ما را بی تو نور

 بی عصاکش چون بود احوال کور

 

ارا تمتدان وزیر خطاب به او میگفتند بدون حضور تو ما فاقد نورانیت هستیم

دقیقا همانند کوری که بدون عصا کش باشد

 

--------------------------------

از سر اکرام و از بهر خدا

 بیش ازین ما را مدار از خود جدا

 

کرامت و بزرگی نما و بخاطر رضای پروردگار بیشتر از این ما را از خودت جدا نکن

-----------------------------------------

ما چو طفلانیم .ما را دایه تو

بر سر ما گستران ان سایه تو

 

ما مانند کودکانی هستیم و تو برای ما مثال دایه هستی

لذا لطفت را از ما دریغ مکن و سایه عنایت خویش را بر سر ما گسترده کن

 

----------------------------

گفت جانم از محبان دور نیست

 لیک بیرون آمدن دستور نیست

 

وزیر مکار در مقابل درخواست مریدان گفت

اطمینان داشته باشید روح و روان من همیشه با دوستدارانم هست

ولی من مجوز خروج ندارم و خلوت به دستور الهامی است

 

------------------------------

آن امیران در شفاعت آمدند

 وان مریدان در شناعت آمدند

 

تمام بزرگان قبایل مسیحی برای شفاعت به خلوتگاه وزیر امدند

و ارادتمندان به تشنیع و جسارت کردن به خودشان پرداختند

مسایل السلوک

در دریغ نمودن مراد الطاف معنایی خویش از مریدان تمام مراحل مذکور در ایین معنایی وجود داشته و مولانا ضمن اموزش نحوه برخورد با کاملین هشدار به معرفت داشتن از پیران اهل تزویر توجه می نماید

و این دید تیز بین و وسیع حضرت مولانا بعنوان یک انسان کامل میباشد

 

----------------------------

کین چه بدبختیست ما را ای کریم

 از دل و دین مانده ما بی تو یتیم

 

مریدان عنوان میکردند ما چقدر بدبخت و بیچاره هستیم و این چه اقبال شومی است ای بزرگوار

فراق تو دل و باور ما را هدف گرفته و رو به نابودی است و در حقیقت یتیم شده ایم

 

------------------------

تو بهانه می‌کنی و ما ز درد

 می‌زنیم از سوز دل دمهای سرد

 

تو دنبال بهانه تراشی هستی تا از حجره اعتکاف و خلوت خویش خارج نشوی

در حالی که کار ما همیشه سوختن درونی است و اه های سرد

 

----------------------------

ما به گفتار خوشت خو کرده‌ایم

 ما ز شیر حکمت تو خورده‌ایم

 

ما به بیانات شیرین و دلنشینت عادت کرده ایم و از چشمه شیر سخنان حکمت امیز و معنوی ات لذت برده ابم

------------------------

الله الله این جفا با مکن

خیر کن امروز را فردا مکن

 

سوگند میدهم به خدا این ظلم را بر ما نیار و کار خوب امروز را با وعده فردا به تاخیر نینداز

 

-------------------------

می‌دهد دل مر ترا کین بی‌دلان

 بی تو گردند آخر از بی‌حاصلان

 

ایا شما راضی هستی که این مریدان دل در گرو محبتت از وجودت بی نصیب بمانند و حاصلی نداشته باشند و در واقع به مقام عالی عرفانی نرسند

 

--------------------------

جمله در خشکی چو ماهی می‌طپند

 آب را بگشا ز جو بر دار بند

 

تمامی ارادتمندان مانند ماهیی هستند که گرفتار خشکی گشته اند و از اب دریا دور شده اند

لذا اب معرفت خویش را دوباره باز کن و موانع عدم حضور را بشکن و بند این فراق را پاره نما

-------------------------------

ای که چون تو در زمانه نیست کس

الله الله خلق را فریاد رس

ای بزرگی که در عصر ما مانند نداری تو را قسم به ذات خدا به استعانت مریدان پاسخ مثبت بده

مسایل السلوک

تمامی ابیات در عالم و وادی معرفت بین مرشد و مرادهای حقیقی وجود دارد

و مولانا ضمن اموزش رابطه عاشقانه به اسیب شناسی این امر هم میپردازد

 



تاريخ : سه شنبه 10 فروردين 1395برچسب:انجمن,ادبی,مولانا,سنگان,مثنوی,معنوی, | 14:38 | نويسنده : مولانا سنگان |
صفحه قبل 1 صفحه بعد